نتایج جستجو برای عبارت :

گم شدها

بعضی ها در این دنیا وقتی گم می شوند 
دربازار انسان فروشی یک نفر هست بنام شیطان
که فقط گم شدها را می خرد وکاری با انسانهای صالح ندارد.
زیرا انسانهای صالح به او سنگ می زنند
هم به زبان هم درواقع
هرقطره اشکی از دیدگان بندگان صالح 
و هرقدم خیری در روزهای سختی برای مردم
تیری به سینه وچشم شیطان است. 
---------------
خدایا دراین دنیای که خودم را راه هم را گم کرده ام
مرا به خودم وامگذار 
ازتو می خواهم برای ما سپری قرار ده که دربرابر مصیبت ها
نجاتمان دهد .
سهراب آزاد در گفت‌وگو با خبرنگار برنا از شهرستان مُهر، با اشاره به عدم رسیدگی به وضعیت قرمز روستای چاه کبکان بخش اسیر تصریح کرد: چند روز است که فقط یک پزشک که خود از کمترین امکانات محافظتی_بهداشتی برخوددار است آن هم فقط برای یک ساعت با کمک 2 بهورز روستای چاه کبکان و شهرک امام در خانه بهداشت منطقه ما مشغول به رسیدگی به بیماران است؛ نکته جالبتر اینجاست که این پزشک سختکوش با خود هیچ دارویی نیز ندارد و خود از نظر ایمنی ایزوله نیست!
این مقام مسئول
راننده‌ی تاکسی دیروزی سگ اخلاق بود. با فون پی کرایه 1350 تومانی‌اش را پرداخت کردم. وقتی کد فون پی را به صندلی و داشبوردش چسبانده پس می‌شود پرداخت کرد دیگر. بعد بهش گفتم که آقا من با فون پی پرداخت کرده‌ام. شاکی شد که اول پرداخت می‌کنی بعد می گی؟ 
ازش پرسیدم مگه فون پی پولتون رو روزانه پرداخت نمی کنه؟
گفت: چرا. هر روز ساعت 8 شب پرداخت می کنه.
پیرمرد جلویی گفت: پس مشکل چیه؟
راننده با گستاخی برگشت گفت: مشکل اینه که 1350 تومن نرخ اول ساله. الآن نباید این
این مطلب درباره حسن کسایی یکی از بهترین نی نوازان تاریخ است مردی که بسیاری از آهنگ ها و آواز ها را برای نی ساخت
زندگی نامه
حسن کسائی به گفته خود در تاریخ ۳ مهر ۱۳۰۷ در خانواده‌ای تاجرپیشه به دنیا آمد. پدرش، «حاج سید جواد کسائی» از تاجران به نام آن زمان اصفهان بود که دلیل علاقه و انسی که با موسیقی داشت، با استادان و بزرگان آن زمان مانند سید حسین طاهرزاده، جلال‌الدین تاج اصفهانی، اکبر خان نوروزی، خاندان شهناز (شعبان‌خان، حسین آقا، علی آقا
به نام خدا

 

من پترس هستم

 

بیژن شهرامی

بچه های خوب سلام،من پترس هستم اما نه آن کودک هلندی که
انگشتش را در روزنه ایجاد شده بر دیواره سد کرد تا امواج دریا راهی برای نفوذ به
آبادی پیدا نکنند[1]
بلکه یکی از  یاران خاص عیسی علیه السلام
هستم که معروف به حواریون(رسولان) هستند.[2]

ما دوازده نفر بودیم[3]
که به تدریج گرد آن پیامبر الهی جمع شدیم و در تمام سفرها و آمد و شدها توفیق هم
صحبتی با او را یافتیم.

من خودم در شهر "بیت صیدا" در شمال فلسطین و در خانواد
وبلاگ بلاگفا شین   
 قبل اینکه گوشیم زنگ بخوره بلند میشم و خاموشش میکنم الان حس خنثی کردن بمب دارم
مانتو مشکی ام رو میپوشم جنسش خیلی نرمه با یه شال باربری و کیف و کفش ستش و لی یخی ارایش هم باشه ارایشگاه
مهسان زلزله دایناسور بیا دیگه
سلام ابجی چه ناز شدی خبریه ؟
مامان - نه بابا اخه کی به این نگاه میکنه تا تو هستی ؟
مامان من امروز یکم دیرتر میام
مامان - کجا به سلامتی ؟
میرم دنبال پدر مادر واقعیم بگردم بی شوخی ی سر شاید برم پیش سمیرا فعلا بای نفسم
خ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ریحان گراف