نتایج جستجو برای عبارت :

آب نه! یک جرعه آب گوارا.

فروش خانه گوارا مرند
 
کد۴۵۸۷فروشحیاط مسکونیمتراژ ۱۵۰ متر مربعزیر بنا ۱۸۰ متر مربعدو خوابهپارکینگ بزرگ انباریامتیازات کاملنما کاری شدهکابینت کمد دیواریآدرس خ گوارا سراه اول گوارا کوچه ۶ متریقیمت ۴۸۰ میلیون تومان
ساعات تماس 10 الی 14 و17 الی 22 درخدمتیم ⏰‍شماره تلفن تماس ☎️    09141907561   ☎️
لطفا به تاریخ درج اگهی توجه فرمایید، اگهی های قدیمی ممکن است موجود نباشند. کد آگهی را هم به خاطر بسپارید.
امام صادق ع فرمود در برابردشمنان نعمتهاصبر کنید ز یرا انکس را در باره تو خدارانافرمانی کرده بهتر از اینکه در با ره او خدا را اطاعت کنی پاداش نخواهی داد 2 1  علی بن الحسین ع فرمود دوست ندارم که در برابر خواری نفسم شتران سرخ مو داشته باشم وجرعه ایی محبوتر از جرعه خشمیکه  صاحبش را مجازات نکنم ننوسیدم 13 امام صادق ع فرمود هیچ جرعه یی بنده ننوشد که نزد خدای عزوجل محبوتر باشد از جرعه خشمی که هنگام گردشش در دل بنوشد بوسیله صبر یا خو یشتن داری   شرح مر
زندگی حتی همین لحظه‌ایِ که تو سردی زمستون دستاتو دور یه لیوان چایِ داغ بگیری و سردی هوا واست کمتر بشه ، چشم به دوزی  به سیاهی شب  و یه عالمه چراغ روشن  ماشین های در حال گذر  و جرعه جرعه  چای داغِ  بنوشی و گرم بشی ، ساده و قشنگه:)
 
+یادداشت شماره ۵۹
در یکی از صحنه‌های «من، دنیل بلیک» در یک بانک مواد غذایی دولتی نظام سرمایه‌داری کشور انگلستان که در آن به طبقه‌ی فرودست سهمیه‌ی مواد خوراکی اختصاص می‌یابد، مادری یکی از کنسروهای لوبیا را در گوشه‌ا‌ی بلادرنگ و به دور از چشم دیگران باز می‌کند و با ولع تمام، بی‌اراده به دهان می‌ریزد و ناگهان درهم می‌شکند. کسی که پیش از آن هرگز، گرسنگی طاقت‌فرسایش را به‌خاطر شرافت و عزت‌نفسش به‌رو نیاورده‌است.  
یکی از شوک‌آورترین و تاثیرگذارترین ص
نمی دونم چرا خیلی چیزی به ذهنم نمیرسه . شاید چون انتخابِ خیلی چیز ها دست من نبوده و دست تقدیر زندگیم رو شکل داده . همون دستی که من رو در جوار امام رضا به این دنیا آورد . همون که تعیین کرد که یک شیعه ی دوازده امامی باشم . همون که من رو به دبیرستان آینده سازان برد و با دوستانی آشنا کرد که باعث تغییر مسیر زندگی من شدن . همون دستی که روشنا رو به عنوان اولین و آخرین گزینه سرِ راه من قرار داد . همون دستی که به من اشاره کرد و دستور هجرت داد ... همون دستی که ...
 
شیخِ شهدای فاطمیون آرزوی اجتهاد داشت/ یک جرعه دیدار آرزوی محال شد خواهر شهید حجت الاسلام محمد رضایی می گوید: فکر نمی کردیم جدایی از برادرم 10 سال طول بکشد و همیشگی شود. حسرت بزرگمان این است که در لباس روحانیت ندیدیمش. دیدار آخر ما با برادر در معراج شهدا و با پیکرش بود. 
 
«ده سال از ما دور بودی. زمان کمی نیست ده سال؛
 
ادامه مطلب
پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله:
خیارُ اُمَّتِی المُتَأَهِّلونَ، و شِرارُ اُمَّتِی العُزّابُ.
«بهترین‌هاى امّت من، همسرداران‌اند، و بدترین‌هاى امّتم، بى‌همسران‌اند .»
 
* جامع الأخبار: صفحه‌ی ۲۷۳، حدیث ۷۴۸
* آدرس کانال جرعه‌نوش در تلگرام و ایتا: @joreenoush
۳۴۸ – سرو نازپروز اگر شراب خوری جرعه ای فشانبرخاک   از آ» گناه که نفعی رسد به غیر چه باک برو به هرچه داری بخور دریغ مخور         که بی دریغ زند روزگار تیغ هلاک به خاک پای تو ای سرو نازپرور من         که روز واقعه پا … سرو نازپروز – اگر شراب خوری جرعه‌ای فشان بر خاک – غزل ۲۹۹ – ۳۴۸
منبع : فالگیر
  شب سومی بود که زن ، پشت نرده ها مقابل صحن اصلی حرم آقا نشسته بود . زن دیگر رمقی نداشت ، چشمانش مدام بسته می شد و سرش می رفت که بیفتد ، اما باز خودش را جمع می کرد . چشمه اشک اش خشک شده بود ، تکیه داد به دیوار ، سرش سنگین شده بود ، اما نه هنوز به اندازه دلش !
سرما تیغ به استخوان هایش می کشید و فکش از  شدت سرما ، بی اراده می لرزید ، بویی به مشامش رسید ، چه بوی خوشی ، چه عطری . تا کنون هرگز چنین بویی را استشمام نکرده بودم ، از کجا ؟ از چه کسی ؟ 
آرام سرش را
جرعه نوش رمضان بنده کامل باشد/باولایت همه فیض چوحاصل باشد/آمده ماه مبارک که شویم ساقی حق/دلسپاری زبر حجت عادل باشد/وقت افطاروسحرزمزمه دلبری است/کشتی دین زعلی راهی ساحل باشد/شب قدررمضان قله اوج است وکمال/ازبصیرت به خدا بنده نائل باشد/بازکن پنجره دل همه شب بااخلاص/رحمتش موقع افطار چوشامل باشد/بهترین حالت مابندگی وترک گناه/نقشه دشمن دین صحنه باطل باشد/منتظرسوی ظهورو پسرفاطمه ایم/کاش آن روز فرج لحظه عاجل باشد/
در یکی از صحنه‌های «من، دنیل بلیک» در یک بانک مواد غذایی دولتی نظام سرمایه‌داری کشور انگلستان که در آن به طبقه‌ی فرودست سهمیه‌ی مواد خوراکی اختصاص می‌یابد، مادری یکی از کنسروهای لوبیا را در گوشه‌ا‌ی بلادرنگ و به دور از چشم دیگران باز می‌کند و با ولع تمام، بی‌اراده به دهان می‌ریزد و ناگهان درهم می‌شکند. کسی که پیش از آن هرگز، گرسنگی طاقت‌فرسایش را به‌خاطر شرافت و عزت‌نفسش به‌رو نیاورده‌است.  
یکی از شوک‌آورترین و تاثیرگذارترین ص
 
روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید.آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد.
پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت.
اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردا
سلام
جرعه‌نوش بهانه‌ای بود برای نشستن پای صحبت خدا و حضرات آل‌الله علیهم صلوات‌الله. محل و زمان تولدش هم سال ۱۳۹۲ و فیس‌بوک بود. لوگوی آن را مهندس طراحی کرد، آن وقت‌ها که ذوق و شوقش را داشت؛ جدیدا امتحانش نکردم که ببینم حال ذوق و شوقش چگونه است، امیدوارم خوب باشد.
همانطور که احتمالا می‌دانید کیمیا به عنوان مرجع فعالیت‌های مجازی و غیرمجازی بنده، جرعه‌نوش را در دل خود دارد که علاقه‌مندان باید آن را در آرشیو جستجو کنند.
به خاطر بیماریی ک
بیایید#مهربانی_را_هدیه_دهیم
جمع آوری کمک های نقدی وغیر نقدی جهت اهدای بسته اقلام به خانواده های نیازمند
باتوجه فرمان مقام معظم رهبری،کارگروه شهید ابراهیم هادی با همکاری پایگاه مقاومت بسیج محمد رسول الله(ص) و شهیده واعظی اقدام به برگزرای طرح"یک جرعه مهربانی"کرده اند.
برروی ادامه مطلب به شکل ">" در بالا کلیک کنید.
 
ادامه مطلب
دهان خشک  در صورتی که عصبی، ناراحت و یا تحت فشار باشید بوججود می آید. اما اگر برای مدت طولانی دهان خشک شود،  ناراحت کننده است و می تواند مشکلات جدی به همراه داشته باشد.خشکی دهان یک بخش طبیعی پیری نیست. علل عبارتند از بعضی از داروها، اشعه درمانی، شیمی درمانی، و آسیب های عصبی. بیماری های غدد بزاقی، سندرم شوگرن، HIV / AIDS، و دیابت نیز می تواند موجب خشکی دهان شود. درمان بستگی به علت آن دارد. چیزهایی که شما می توانید انجام دهید عبارتند از جرعه جرعه آب
غم این فاصله تا چند خوری ای دل مستدور شو از دم این جمعیت نقش‌پرست آن که دشوار در آمد به طریق ازلیرازش آسان نکنم فاش به نامردم پست گم نخواهد شدن و جلوه نبازد به مجازحق به برکت بدهد باده‌اش از ساغر هست سوی ما گیر و مرو از ره بیگانه دمیآن که این رشته نگه داشت به ناگه مگسست دل میالای به شرّ و برو زان چشمه‌ی پاکجرعه‌ها نوش کن و گوش کن آواز الست خلقت آهنگ دگر کرده که باز آوردتجان بهایش بُد و آن کهنه بتانی که شکست دیدمت خسته و نالان به دلی خواب‌ز
 
درخواست جرعه‌ای آب از دشمن:این مسئله از جعلیات تاریخی است. آیا معقول است امام حسین از کسانی که:1- او را محاصره کرده، برای مدت چند روز آب را بر روی او و خاندانش بسته‌اند.2- در روز عاشورا به جنگ با او پرداخته‌اند، یاران و سپس اقوام و فرزندانش را کشته‌اند بدون آن‌که جرعه‌ای آب به آنان بنوشانند.3- و حتی به طفل شیر خواره هم رحم نکرده او را با تیر هدف قرار داده‌اند و...درخواست آب کند. آیا آنان به بقیه شهدا آب داده بودند که به امام بدهند و امام نیز به
 
درخواست جرعه‌ای آب از دشمن:این مسئله از جعلیات تاریخی است. آیا معقول است امام حسین از کسانی که:1- او را محاصره کرده، برای مدت چند روز آب را بر روی او و خاندانش بسته‌اند.2- در روز عاشورا به جنگ با او پرداخته‌اند، یاران و سپس اقوام و فرزندانش را کشته‌اند بدون آن‌که جرعه‌ای آب به آنان بنوشانند.3- و حتی به طفل شیر خواره هم رحم نکرده او را با تیر هدف قرار داده‌اند و...درخواست آب کند. آیا آنان به بقیه شهدا آب داده بودند که به امام بدهند و امام نیز به
در این چالش خواسته شده بود اون دعا یا مناجات یا ذکر خاصی که باهاش خیلی کیف می کنید و به قول معروف حرف دلتونه، به اشتراک بذارید. حالا می خواد بخشی از یک دعا باشه یا کلش :) 
جهت اطلاعات بیشتر به پست آقای گوارا  که لینک شده، مراجعه کنید.
ادعیه زیادی هست که باهاش کیف می کنم ولی یه زیارت حضرت زهرا (س) هست که خیلی حالمو خوب می کنه.. مخصوصا این تیکه اش: «السلام علیک یا ام الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه» خودش سه تا روضه است... در کنارش دعای کمیل و جوشن ک
علل خشکی دهان:
دهان خشک  در صورتی که عصبی، ناراحت و یا تحت فشار باشید بوججود می آید. اما اگر برای مدت طولانی دهان خشک شود،  ناراحت کننده است و می تواند مشکلات جدی به همراه داشته باشد.خشکی دهان یک بخش طبیعی پیری نیست. علل عبارتند از بعضی از داروها، اشعه درمانی، شیمی درمانی، و آسیب های عصبی. بیماری های غدد بزاقی، سندرم شوگرن، HIV / AIDS، و دیابت نیز می تواند موجب خشکی دهان شود. درمان بستگی به علت آن دارد. چیزهایی که شما می توانید انجام دهید عبارتند ا
علل خشکی دهان:
دهان خشک  در صورتی که عصبی، ناراحت و یا تحت فشار باشید بوججود می آید. اما اگر برای مدت طولانی دهان خشک شود،  ناراحت کننده است و می تواند مشکلات جدی به همراه داشته باشد.خشکی دهان یک بخش طبیعی پیری نیست. علل عبارتند از بعضی از داروها، اشعه درمانی، شیمی درمانی، و آسیب های عصبی. بیماری های غدد بزاقی، سندرم شوگرن، HIV / AIDS، و دیابت نیز می تواند موجب خشکی دهان شود. درمان بستگی به علت آن دارد. چیزهایی که شما می توانید انجام دهید عبارتند ا
هنوز دیر نشده ،هر چند پا هایم در مرداب روزمرگی ها گرفتار است ،
اما " تو " می توانی طناب نجات من باشی ...
فقط کافیست از من بخواهی ،
صاف و پوست کنده بگویی ،
و مهربانانه بگویی ،
عزیزم ، پاهایت را در بیاور ...
آن وقت خواهی دید که بال هایی بر روی شانه هایم سوار خواهد شد ،
که مرا نجات خواهد داد ...
" تو " می توانی دست خدا باشی ...
اما ...
اما من نمی توانم منتظر باشم . مرداب فعال است و شاید ،
شاید که تو هم مانند من در مرداب گرفتار شده باشی ...
این من هستم که باید خودم ر
25 شوال
داستانی آموزندهآ
تازه وارد بود و شهر را خوب نمی شناخت. همه ی راه را آمده بود تا او را
ببیند و توشه ای جمع آورد، اما حالا خسته و ناتوان کنار دروازه شهر ایستاده
بود و جنب و جوش و فعالیت مردم را نگاه می کرد. تشنه بود و چشمانش این سو و
آن سو می دوید تا در میان این همه جنب وجوش و فعالیت شاید سقایی ببیند و
جرعه ای آب بنوشد. گرمای دستی را روی شانه اش احساس کرد، پشت سر را نگریست.
چشمان خندان مردی را دید که پیاله ی آب را مقابل او گرفته بود: «از سر و
بسم الله الرحمن الرحیم
 
سال نو بر شما خواننده گرامی و البته سالروز شهادت امام شیعه تسلیت باد ...
 
امروز روز اول فروردین است و روز شادی برای یک باستانگرا محسوب میشود ... ما نیز برای چند لحظه ای باستانگرا میشویم تا امروز را بر طبق احکام و سنت های زرتشتیان و همچنین باستانگرایان افراطی جشن بگیریم :
 
یک جرعه ادرار گاو میخورم و به آتش مقدسی که از آتش آتشکده مان روشنش کرده ام نگاه میکنم ... میخواهم من هم امروز هماننده این آتش مقدس شوم ... باز جرعه ای از
گاهی فکر میکنم...
 
مسئله ، مسئله  نیست .
 
مسئله زاویه نگاه من به مسئله هست . 
 
من هستم که با طرز نگاهم چیزی را خوب و گوارا میدونم و چیزی را بد و زهر مار ...
 
مرگ عزیز بد است یا خوب 
 
که میداند 
 
هر کس میتواند برای خود ان را خوب بداند یا بد ...
 
باید بیشتر فکر کنم !؟ 
آب تشنگی رو برطرف می‌کنه. ولی ماجرای تشنگی به همین سادگیا هم نیست. خیلی چیزا هست که روش تاثیر می‌ذاره.
 
خیال کن با خودت که شنبه است، از صبح ساعت 7 رفتی بیرون و ترافیک صبح همت تا برسی محل کارت اون سر تهرون. شنبه روز کارای بیهوده‌اس، ولی سنگین. باید همه‌ی مدارکی که رسیده دستت رو دسته‌بندی کنی برای باقی هفته تا طول هفته بتونی یکی یکی رسیدگیشون کنی. دسته‌بندی کردن ازون کارای حوصله‌سربر روزگاره. تقریبا هیچ فشاری به مخت نمیاره ولی همین که 8 ساعت
 این نوشته را برای ثبت در حافظه ی این صفحه می نویسم ، در حالیکه که  روزها دارند به سرعت می گذرند ،به سرعت شیوع کرونا
ما در شرایط قرنطینه و بدون تماشای آدم ها ، درخت ها ، گل ها ، خیابان ها و ماشین ها و . . . داریم به استقبال سال نو می رویم.
جهان در تعطیل ترین وضعیت ممکنه قرار دارد، کار و ذرس و دانشگاه تعطیل است . . رفت و آمدها تحت کنترل است . . پروازها کنسل است . . 
روزانه چند صد نفر کشته می شوند و چند هزار نفر مبتلا  . . .
همین امشب آقای تام هنکس هم خبر دا
این متن رو ۶ ماه پیش، برای تبریک تولد بیست‌سالگیِ "ی" نوشتم، که خوندنش تو آخرین روزهای بیست‌سالگی‌ام، خالی از لطف نیست:)
 بیست‌سالگی همون شربت خاکشیرِ خنک و پر از تکه‌های یخ کوچولوییه که ظهر تابستون، خسته و کلافه از بیرون میای و چشماتو می‌بندی و یه سره میخوری‌اش. همونی که وقتی دستت میخوره به قطره‌های ریز سرد آب روی لیوانش، حالت جا میاد. بیست‌سالگی همون شربته است؛ همون‌قدر گوارا، همون‌قدر به اندازه و کافی و همون‌قدر کوتاه و گذرا حتی. ب
عجیب است که نمی توان با ساده ترین شکل ممکن با انسان ها سخن گفت.
 
× چرا بعضی آهنگ قدیمی ها اینقدر خوبن : 
تا زدم یک جرعه می از چشم مستت 
تا گرفتم جام مدهوشی ز دستت
شد زمین مست 
آسمان مست 
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
سلام
جرعه‌نوش بهانه‌ای بود برای نشستن پای صحبت خدا و حضرات آل‌الله علیهم صلوات‌الله. محل و زمان تولدش هم سال ۱۳۹۲ و فیس‌بوک بود. لوگوی آن را مهندس طراحی کرد، آن وقت‌ها که ذوق و شوقش را داشت؛ جدیدا امتحانش نکردم که ببینم حال ذوق و شوقش چگونه است، امیدوارم خوب باشد.
همانطور که احتمالا می‌دانید کیمیا به عنوان مرجع فعالیت‌های مجازی و غیرمجازی بنده، جرعه‌نوش را در دل خود دارد که علاقه‌مندان باید آن را در آرشیو جستجو کنند.
به خاطر بیماری
اگه علم جام شرابی باشه ، برای من انگار کن تازه جام را برداشته و سمت دهان ببری! میبینی که وسوسه برانگیز است اما هنوز مزه مزه اش نکردی...
تو یک وبلاگی خونده بودم برای لذت بردن از هرچیز باید "مست" اون چیز شد...مست یار ، مست پول ، مست کار...و مست علم!
ای مسیر زیبام! به قول همون بلاگر : "بگذار مستت باشم"
دیروقت خوابیدن و تا پاسی از شب بیدار بودن و به کامپیوتر خیره شدن می‌تواند سبب پف‌آلود شدن چشم‌ها گردد. پس کیسه‌های کوچک و آرام‌بخش چای گری ارلی که در کمد دارید نه تنها تشنگی شما را برطرف می‌کند بلکه می‌تواند به رفع خستگی چشمان شما هم کمک نماید، و این به علت خواص ضدالتهاب چای است (چای ارل گری چایی گوارا و جزء نوعی خاص از چای‌های طعم دار شده می‌باشد).
امام حسین علیه‌السلام:
من دَعا عَبدا مِن ضَلالَةٍ إلى مَعرِفَةِ حَقٍّ فَأَجابَهُ، کانَ لَهُ مِنَ الأَجرِ کَعِتقِ نَسَمَةٍ.
«هر کس انسانى را از گمراهى به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجرى مانند آزاد کردن بنده دارد».
 
مسند زید: ص ٣٩٠
گریان تو هر ذره دنیاست ، حسین(ع)عالم به تمنای تو مولاست ، حسین(ع)
بی عشق تو عشقی نشود با معنادلداری تو مرهم دلهاست ، حسین(ع)
پروانگی ام را تو ببین ، سوخته امای شمع که در واقعه تنهاست ، حسین(ع)
آن ساغر وحدت که توباشی ساقییک جرعه مرا اوج تعالی ست ، حسین(ع)
‏به جای آخرین جرعه، آخرین حرفت را قورت دادی. استکان را روی میز و مرا روی صندلی رها کردی و رفتی.
استکان را برداشتم و یک نفس سرکشیدم. و از تهِ استکان دیدم که دور شدی. دور....
حالا سال‌ها گذشته. چشمم دور بین شده. عینکم ته استکانی شده. نفس تنگی دارم و هنوز منتظرم حرف آخرت را بگویی.
باز هم خوانده به خود دلبرجانانه مرا
برده است نیمه شعبان در میخانه مرا
آن جفا کار فسون با لبک نسترنش
داده است جرعه شراب ازمی وپیمانه مرا
با خط دور لبش با صنم جان و تنش
داده است مستی جان از تب جانانه مرا
کرده است زلف رها بر سر و بر شانه خود
می کند مست و خمار دلبر افسانه مرا
سیدم گشته به دنبال دل سوخته اش
که لب چون شکرش کرده چو دیوانه مرا
نیمه شب..باید پنجره رو باز کرد و نسیم خنک رو عمیق نفس کشید...
آره .. این جادوی شبه...تو سکوت رمزآلود شب غرق در رمان کلاسیک مورد علاقمم و قهوه ی تلخم رو که عطرش با عطر عود چوب دارچین ، فضای اتاقم رو پر کرده از آرامش، جرعه جرعه می نوشم..این شمع و نور کم جونش منو بیشتر غرق فضای تاریخی این رمان شگفت انگیز یعنی سرخ و سیاه میکنه..رمانی با وقایع و مناسبات تاریخی فرانسه در ۲۰۰ سال پیش ..خوندنش واقعا تجربه ی دلچسبیه برام ..دوست ندارم تموم بشه این کتاب ..و قطعا
چون راز باده نوشان ، دانند می فروشاندیگر چه حاجتی به ، دکان دین فروشانیک جرعه از تعالی ، گر بر تو عرضه گردددیگر غبا نخواهی ، از جنس زهد پوشانان سان که ره ندارد ، مستی به بارگاهیزاهد خبر ندارد ، از درک راه و کوشانما مست بادگانیم ، ایمان ما به عشق استکی راز عشق گویند ، هر آینه خموشان
چون راز باده نوشان ، دانند می فروشاندیگر چه حاجتی به ، دکان دین فروشانیک جرعه از تعالی ، گر بر تو عرضه گردددیگر غبا نخواهی ، از جنس زهد پوشانان سان که ره ندارد ، مستی به بارگاهیزاهد خبر ندارد ، از درک راه و کوشانما مست بادگانیم ، ایمان ما به عشق استکی راز عشق گویند ، هر آینه خموشان
بیایید#مهربانی_را_هدیه_دهیم
جمع آوری کمک های نقدی وغیر نقدی جهت اهدای بسته اقلام به خانواده های نیازمند
باتوجه فرمان مقام معظم رهبری،کارگروه شهید ابراهیم هادی با همکاری پایگاه مقاومت بسیج محمد رسول الله(ص) و شهیده واعظی اقدام به برگزرای طرح"یک جرعه مهربانی"کرده اند.
برروی ادامه مطلب به شکل ">" در بالا کلیک کنید.
 
ادامه مطلب
 
امام علیعلیه‌السلام
کَفِّروا ذُنوبَکُم وَ تَحَبَّبوا اِلى‏ رَبِّکُم بِالصَّدَقَةِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ
با صدقه و صله‌ی رحم، گناهان خود را پاک کنید و خود را محبوب پروردگارتان گردانید.
 
* تصنیف غررالحکم و دررالکلم، صفحه‌ی ۳۹۵، حدیث ۹۱۵۲
آب معدنی به خودی خود مفید و آبی گوارا و سالم است.
اما بطری های پلاستیکی در معرض نور آفتاب قرار می گیرند و می تواند برای سلامتی مضر باشد و موجب بروز بسیاری امراض مانند سرطان شود.
با قرار دادن بطری ها در معرض آفتاب مشتقات نفتی پلاستیک جدا شده و وارد آب می‌شود.
ترکیبات شیـمیایی موجـود در بطری‌های پلاستیکی، بیشترین تأثیر خود را بر غدد چربی و لنفاوی می‌گذارد و در برخی بافت‌های بدن، باعث بروز تومور می‌شوند.
برخی از افراد این بطری ها را در فریزر
 
امام زمان عجل‌الله فرجه الشریف
انَّ اللّهَ بَعَثَ مُحَمَّدا رَحمَةً لِلعالَمینَ و تَمَّمَ بِهِ نِعمَتَهُ؛
خداوند محمّد را برانگیخت تا رحمتى براى جهانیان باشد و نعمت خود را تمام کند.
 
* بحار الأنوار؛ جلد ۵۳، صفحه‌ی ۱۹۴
عصر دلگیر جمعه
تک تک عقربه های ساعت
یک آهنگ، یک فنجان قهوه
یک بغل دلتنگی
بوسه بر لبان زیبایت 
آن هنگام که میخندی
فکر چشمان زیبای دلفریب
یک آغوش، یک نوازش
یک دوستت دارم
یک صادق
جمله چیزی است که از تو می خواهم
میگویی یا درخواست کنم با خواهش
انتظار...انتظار، یک انتظار بی پایان
خواهش و تمنای پنهان در اشک چشمان
چون لحظه ریزش قطره های باران
شاید باز بیایی تو
باز بخوانی تو
صادق...
یک جرعه دیگر از قهوه
بیدار می شوم از رویاء
نمی بینم
نمی شنوم صدای زیبایت
 
فلسفه را نباید خواند، نباید شنید و حتی نباید دید. فلسفه را باید درک کرد ، باید لمس کرد و لیز خوردن آن را زیر انگشتانت حس کرد. نمی توانی آن را بگیری ، نمی توانی متوقفش کنی ، تنها برای چند لحظه حسش کن.از دور نه ، از نزدیک نگاهش کن.جالب اینجاست می توان هر بی ارزشی را ارزشمند کرد تنها با فلسفه . افتادن یک برگ را ، خاموش کردن یک لامپ را ، نگاه به صف مورچه هارا و مرگ را. در فلسفه ، کافکا ، نیچه ، ویل دورانت ، آلبرکامو و بقیه همه و همه یکی می شوند و تورا بر
عکسی که نشانم داد عکس نیروگاه بود. ساختمانی سفید و گنبدی‌شکل و کمی آن‌طرف‌تر، دودکش بلندی که تا آسمان رفته‌بود. شبیه مسجدی با یک مناره.
هفده سال پیش، کنار مرد نشسته بودم. ظهر بود و از استکان چای‌اش بخار محوی بلند می‌شد. اخبار داشت راجع به نیروگاه هسته‌ای، گزارشی را نشان می‌داد. رآکتور هنوز تکمیل نشده‌بود. از مرد پرسیدم اگر آمریکا نیروگاه را بمباران کند چه می‌شود؟ مرد جرعه‌ای از چای‌اش را نوشید و با خونسردی گفت: هیچ. همه‌مان می‌میریم!
✨✨مرده شور ترکیبت را ببرند ✨
مردی به نزد قاضی آمد، گفت: ای راهنمای مسلمانان! اگر خرما خورم، دین مرا زیان دارد؟ گفت: نه. گفت اگر قدری سیاه دانه با آن خورم چه؟ گفت: عیبی نباشد. گفت: اگر آب خورم چه شود؟ گفت: بر تو گوارا! آن مرد گفت: خب شراب خرما از همین سه است. آن را چرا حرام گویی؟ 
قاضی گفت: ای مرد، اگر قدری خاک بر تو اندازم، تو را ناراحتی پیش آید؟ گفت: نه. گفت: اگر مشتی آب بر تو ریزم، چه؟ گفت هیچ نشود. گفت: اگر این آب و خاک را با هم بیامیزم و از آن خشت
شیخ خلیل شقیر (مفتی بعلبک و بقاع) در ملاقاتی با (شهید) سید (محمد باقر) صدر گفت: 
دچار خستگی می‌شوم پس (به همین دلیل) مطالعه، خواندن و نوشتن را رها می‌کنم بلکه شاید هر کاری را رها کنم. برای (رهایی از) این حالت چه کنم؟
شهید صدر در پاسخ گفت:
کسی که دسیسه‌ها، توطئه‌ها، شیطنت‌ها، بدگویی‌ها و وارونه نمایی‌ها که بر (ضد) مبادی اسلام انجام می‌شود را می‌بیند، چگونه نشستن و رها کردن مطالعه و کار جدی و بی وقفه، برایش گوارا می‌باشد؟»
محمد باقر الصدر؛ الس
دوبار اسلحه دست گرفتم. یه بار سال اول دبیرستان بودم که یه کلاشینکف رو باز و بست کردم. یه بار هم سال دوم دبیرستان که از طرف مدرسه رفتیم میدون تیر و یه خشاب رو توو عرض چندثانیه خالی کردم. برای همین جنگ رو درک نمی‌کنم، مثل اون دوستم که به یکی دیگه از دوست‌هام که باباش فوت کرده بود گفت "درکت می‌کنم!" و بهش گفتم "مگه بابات فوت کرده که فوت پدر رو درک کنی؟!"من سِنسی از جنگ ندارم و تنها تجاربی که دارم برمی‌گرده به فیلم‌هایی که پیرامون جنگ دیدم (که اکثرا
نینا گفت "از من می‌شنوی جفتشان مزخرف می‌گویند، ولی من همیشه به گارنیک می‌گویم عزیزم حق باتوست. تو هم باید به آرتوش بگویی عزیزم البته که حق با توست". غش غش خندید، جرعه‌ای قهوه خورد و تکیه داد به پشتی صندلی. "مردها فکر می‌کنند اگر از سیاست حرف نزنند مرد ِ مرد نیستند". 
|چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم_ زویا پیرزاد|
هر وقت سعدی می‌خونم حظ میبرم. به معنای واقعی کلمه درس میشه گرفت از حکایت‌های دلچسبش..
حکایت‌هایی که امشب خوندم به قدری قشنگ بود که باید بگم اگر امر به بنده راجع بود امر می‌کردم تمام کتب آموزشی جمع گردد و فقط و فقط سعدی خوانده شود؛ باشد که از صدقه سر عقل و کیاستی و فهم و فراستیِ حضرتش گوارا و ایمن و بلدِ راه گردیم :))
بده ساقی دمی جامی از آن مخمور مستانهاز آن جامی که می سازد مرا از خویش بیگانهبده کامی مرا آخر از آن مجنون نما افیونکه می سوزد دلم از غم زهجر روی پروانهبیا جانم بگیر آخر که من شرمنده وعاصیشدم از هجر روی گل چو بلبل مست و دیوانهطریق دیگرم بنما که یابم گنج پنهانیروم راهی که امیدی بیابم اندر این خانهبنوشم جرعه ای زآن می ،همان جام سعادت پیکه امید شب و روزم شده محبوب بتخانهسعادت یافتی آخر چو این پیک سروش آمدتبسم کن براین (ناظم)شدی واصل به جانانه
217-  و من کلام له (علیه السلام)> فی التظلم و التشکی من قریش <اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَعْدِیکَ عَلَی قُرَیْشٍ وَ مَنْ أَعَانَهُمْ فَإِنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوا رَحِمِی وَ أَکْفَئُوا إِنَائِی وَ أَجْمَعُوا عَلَی مُنَازَعَتِی حَقّاً کُنْتُ أَوْلَی بِهِ مِنْ غَیْرِی وَ قَالُوا أَلَا إِنَّ فِی الْحَقِّ أَنْ تَأْخُذَهُ وَ فِی الْحَقِّ أَنْ تُمْنَعَهُ فَاصْبِرْ مَغْمُوماً أَوْ مُتْ مُتَأَسِّفاً فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَیْسَ لِی رَافِدٌ وَ لَ
مطربا! استا! صدایم با نوایت جور نیست،
مست و مخموریم، ورنه، جرم در تنبور نیست.
تازه سازی زخم دلها زخمه بر تاری زنی،
نغمة ناجور تو درد دل رنجور نیست.
جرعه ای از بادة لبهای او نوشیده ام،
شور و عصیانش چرا در آب هیچ انگور نیست؟
من چه سان تاوان دهم، در تن توانی کو مرا؟
هیچ دردی خود ز درد ناتوانی زور نیست.
عالمی آباد هست و قلب ما آباد نیست،
نام ما مشهور هست و گور ما معمور نیست.
حاجیا، شعر ترت دارد نسیم بوی گل،
پس، چرا شعر ترت در چشم او منظور نیست؟
هر کسی در عمیق‌ترین جای ذهنش پستویی دارد که در مواقع بحرانی به آن‌جا پناه می‌برد. آن‌جا می‌تواند بدترین احوال و سهمگین‌ترین و کمرشکن‌ترین حوادث را پشت سر بگذارد. مثل پناهگاه‌های دوران جنگ. بعد از بمباران بیرون می‌آیی. شهر سوخته، خانه‌ات خراب شده، امّا خودت زنده‌ای. دود از زنده و مُرده‌ی شهر برمی‌خیزد امّا تو فرصت داری دوباره بسازی‌اش. چرا بعضی‌ها وقتِ بمباران یادشان می‌رود بروند پناهگاه ؟!!!!!
 
مدام باید غم خورد، رنج کشید، اذیت شد، درد را تحمل کرد، غصه را جرعه جرعه نوشید، که چه؟ که موعد رهایی و زمان راحتی چه وقت می رسد؟البته این در صورتی است که باور نداشته باشی که بعد از اینجا، جای دیگری هست که متر و معیارش متفاوت است و دیگر کاری از تو بر نمی آید. هر چند این اعتقاد صرفا دل خوش کنکی بیش نیست و واقعیت را تغییر نمی دهد، که عقلی هست که مدام دم گوش آدمی بخواند: اگر جهانی دیگر نباشد چرا با این دقت آفریده شده ای؟ و اگر سازنده ات بی هدف ساخت، چ
وقال رجل للحسین بن علیّ علیه السلام: یا ابن رسول الله أنا من شیعتکم ، قال : اتق الله ولا تدعین شیئا یقول الله لک کذبت وفجرت فی دعواک ، إن شیعتنا من سلمت قلوبهم من کل غش وغل ودغل ، ولکن قل أنا من موالیکم ومحبیکم.
بحار الانوار، العلّامة المجلسیّ، ج68، ص 156، ط مؤسسة الوفاء
مردی به امام حسین علیه السلام گفت: ای فرزند رسول خدا -صلّی اللّه علیه و آله- من از شیعیان شما هستم.حضرت فرمودند: تقوای الهی پیشه کن و چیزی را ادعا نکن که خدا به تو بگوید: در ادعای خو
در بغض فرو رفتهدر وحشتِ تنهایییک گوشه در این عالمیک گوشه ی تنهایی
 
یک گوشه در این عالمصد بار ترک خورنصد بار دعا کردنیک روز تو می آیی...؟!
 
صد بار دعا کردندر حسرتِ این تفهیممستغرق این اغماافسوس ، نمی آیی...
 
مستغرق این اغماسرگرمِ کسی بودنسرگرم شدن با توسرگرمِ تن آسایی
 
سرگرم شدن با توسرمست شدن از هیچهی جرعه از این خالیهی فرضِ تو اینجایی...!
 
هی جرعه از این خالیهی فحش به هر چیزیمبهوت و فروماندهیک مرده ی سرپایی
 
مبهوت و فروماندهمبحوس شده در خو
یکی از محبوب ترین اعمالی که تو مفاتیح وارد شده مربوطه به شب اول ماه رمضانه
همون سی تا مشت آب یخ و گوارا منظورمه
یادش بخیر مجرد که بودم تنها عملی که تو کل مفاتیح بهش مقید بودم همین بود که برم تو حیاط باصفای خونه پدری و سی تا مشت آب (مشت که نه، در واقع سی تا بیل آب) بریزم  تو صورتم، همچین که ششام  حال میومد.

یادش بخیر، کجایی مجردی؟؟
امسالم  نه تنها نتونستم آب بریزم تو صورتم، بلکه دم سحر علی بیدارشد و زد به گریه، حتی سحری هم نشد کامل بخورم... فلذا ال
باسمه تعالی
چهل حدیث
غم و غصه
غزل۳
آنچه آید به سرم، غفلت و اندوه و غم است
حرص دنیا و طمع آتش بر جان و سم است
مشکلات است سبب، عامل افزونی غم
فقر و کمبود محبت، همگی از ستم است
دور بودن ز گناهان، اثری جاوید است
حس کمبود و حقارت سببش رنج و غم است
اختلال است و پریشانی احوال ز غم
غصه و رنج بیارد، چو کسی در الم است
گر تنش یا که خشونت بشود سر مشقت
سبب سستی و افسردگی و هم عدم است
باعث کاهش نیرو شود و درد و عذاب
چون شود ذهن تو مشغول وتدابیر کم است
عشق یزدان سب
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
بیمار خنده های توام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب
"دیوار اشعار"  هر روز یک شعر از من و یکی یک شعر در همین موضوع هم از خواننده ها این طوری کلی شعر و کلی درس زندگی یاد میگیریم.
خیلی ممنون که سعی میکنید این دیوار اشعار را تمیز نگه دارید و چیزی رو ش نمی نویسید ولی لطفا روش بنویسید این طوری خیلی قشنگ تره.
موضوعی بخوانید ...
درمورد کاهش وزن چه باید بدانیم ؟!
 
مقدمهافرادی که با چاقی و یا حتی 10 پوند اضافی مبارزه می کنند ممکن است در جستجوی راهی سریع برای کاهش وزن باشند. یک رژیم غذایی سالم با برنامه ورزشی خوب بهترین گزینه است. با این حال ، برخی از محصولات کاهش وزن بدون نسخه (OTC) همچنین بسیاری از وعده های سریع و سریع را دریافت می کنند. به عنوان مثال ، تکه های کاهش وزن ادعا می کنند باعث کاهش سریع و آسان کاهش وزن می شوند. اما آیا تکه های کاهش وزن واقعاً کار می کنند و آیا استف
به گزارش سایت راهنمای سفر و گردشگری ترمینال، روستای آب ملخ در شهرستان سمیرم در ۱۶۰کیلومتری جنوب غربی اصفهان قرار دارد. روستای آب ملخ در دامنه کوه دنا سرشار از چشمه‌سارهای گوارا و سرد و آبشارهای خروشانی است که آب خود را از ذوب شدن برف کوه دنا تامین می‌کند.
آبشارآب ملخ، یکی از عجیب‌ترین آبشارهای ایران است
 
ادامه مطلب
دم غروب که می‌شود، باید دست گرمی هم باشد که در این سردی پاییز، آن را بگیری و بی آنکه چیزی جز یک جرعه نگاه نوشیده باشی، تلو تلو خوران و خنده کنان، کور باشی و خیابان را با او تا ته بروی. به انتهای خیابان که رسیدید، روی بچرخانی و بی‌اعتنا، لب‌هایش را ببوسی و بی اهمیت به دستی که شانه‌ات را تکان می‌دهد، خودت را از او جدا نکنی. آن وقت می‌توانی منتظر باشی تا همان دستی که بر شانه‌ات بود، به سمت باتومش برود و عین سگ بزندت تا تو باشی دیگه تو ایران از ا
برایت می سرایم شیونی با ساز افغانی 
که آتش را برقصی از خط دامن به پیشانی 
برایت یک بغل می آورم غلتیده از شهرم 
که گیری سخت در آغوش و گردی خواجه غلتانی 
برایت کاسه ای می آورم از شربت کابل 
که از دستم بگیری مست و در جانت بریزانی 
برایت سوسنی می آورم از دره ی پغمان 
که آن را در نظر بینی و در وصفش فرو مانی 
برایت لحظه ای می آورم از صبح لوگر تا 
خودت را با خیال تازه ای در آن بپیچانی 
برایت جرعه ای می آورم از آتش غزنه 
که بر انگشتر مردانه ات یاقوت بنشا
 فروشگاه یزد تهویه با عرضه پکیج رادیاتور اسپلیت کولر گازی و دستگاه تصفیه آب در خدمت تمامی هموطنان عزیز می باشد0
مدل های پکیج ایران رادیاتور  : eco , m24ff , m24cf , L24ff , L24cf, k24ff , k24cf , L28ff , L28cf , L36ff 
پکیج بوتان : مدل های پارما ، ورنا ، پرلا ، کالداونزیا ، سی وی ، اپتیما
دفتر فروش مرکزی : 
شعبه 1 : شیراز ، چهار راه هوابرد به سمت چهار راه سرباز ، بعد از ساختمان بهزیستی ، طبقه فوقانی کتلت گوارا واحد4 
شعبه 2: بلوار صنایع –بعد از شهرک آرین به سمت گلستان،روبروی شیم
صدای شجریان برای من این‌طور بوده که از یک جایی دیگر صرفاً تصنیف گوش کردن مرا راضی نمی‌کند. از من بپرسی شجریان را باید در آلبوم گوش داد. باید پیش درآمد و درآمد و ساز و آواز گوش کنی تا به تصنیف برسی. صدای شجریان را باید جرعه جرعه نوشید. باید مزه مزه کرد. شجریان باید ذره ذره توی وجودت ته‌نشین شود.
محمد ضیمران در صفحه‌ی هفت کتاب "گذر از جهان اسطوره به فلسفه" نوشته: اسطوره نیازهای عمیق دینی و اخلاقی را برآورده می‌کند. حتا در مواردی می‌تواند پاسخگو
ساقی بیار باده وجان را جلا بدهشاهد ،خبر ز عالم بالا به ما بدهرفتم زدست یک دو قدح باده پیش آریا جرعه‌ ساغری ز نبیذ بلا بدهبا مدعی سخن زرنجش دوران نمی کنموز دوست رقعه ای به من بی نوا بدهما را دگر نمانده  تباهی ننگ ونامجامی  عیان مکرر و دور ازخفا بدهدر دور عمر گر  به فنا رفت کیش مادر مسلک حبیب  تو حال دعا بدهعمرم همه به بوالهوسی طی شد ای زعیمدستم بگیر و اذن شهادت مرا بدهآتش به اختیار نبودیم و نیستیمفرصت به اختیار به میل و وفا بدهدور زمان اگر نوش
کربلا آموخته برما مطیع رهبریم/در رکاب حضرت او جانفشان ویاوریم/میشودبرماولایت حجت پاک خدا/حافظ اسلام وقرآن ازبرپیغمبریم/مثل عمارولایت بابصیرت گشته ایم/یاعلی گویان سراسرآشنای حیدریم/وحدت وعزت همیشه حاصل فرزانگی/جرعه نوش باولای چشمه های کوثریم/ازحسین و یاورانش درس اخلاص ووفا/ تا قیامت جانفدای آن ولی سروریم/تابع زینب فراوان درسرای زندگی/رهروراه شهیدان تابه روزمحشریم/شدحماسه اربعین وشوربرپاگشته است/هریکی سربازرهبردرمیان لشکریم/هست این آ
وقتی اغلب انسان ها در انتهای زندگی خود به گذشته می نگرند، در می یابند‌ که در سراسر عمر عاریتی و گذرا زیسته اند.آن ها متعجب خواهند شد وقتی بفهمندهمان چیزی که اجازه دادند بدون لذت و قدردانی سپری گردد،همان زندگی شان بوده است. بنابراین، بشر با حیله ی امیدوار بودنفریب خورده و در آغوش مرگ می رقصد...
اروین د یالوم
 
نمی دونم چطور باید بگم ولی حس می کنم نیاز دارم به نوشتن... نمی دونم اثرات قرنطینه س یا چیز دیگه ای. البته من به از خونه بیرون نرفتن عادت
 
نباری در نگاه آینه باران" گیسو" را
نریزی بر ضریح شانه هایت شرشر مو را
توحسن یوسف خود را نبین ای گل در آیینه
بیا پنهان کن و ضامن کن ای زن- جان چاقو را !
" توسیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی"
رها کن گوشوار و گردن آویز و النگو را
تو در من رقص کردی، سرکشیدی، برکه دربرکه
گرفتی باله از ماهی، گرفتی گردن از قو را
ببیند ای عتیق سبز، بالای بلایت را
ندیده هرکسی که شوکت سرو ابرقو را
شبیه عارفی افتاده دنبال تو حتی باد
مکرر می کند در باغ گردو، ذکر هو هو را
س
 شیر بادام 
خواص شیر بادام : این نوشیدنی بسیار گوارا است و فواید فروانی دارد. الکترولیت های بدن را تنظیم می کند، برای رشد و کودکان و نوجوانان بسیار مفید است و باعث لطافت 
پوست می شود و به آن نشاط و شادابی می بخشد.
تذکر : افرادی که چربی خون آنها بالا است، نباید از این نوشیدنی زیاد مصرف کنند.

ادامه مطلب
درنمازجمعه تاعطرولایت میرسد/شیعیان راگلفشانی برسعادت میرسد/وحدت وعزت سراسر مملو اندرزمین/سوی قلب مومنین گنج بصیرت میرسد/خطبه های جان فزایش زمزم دلدادگی است/جرعه ای ازپرتوحق برهدایت میرسد/ازبر قرآن وعترت جانفداآماده باش/لشکری اندرمصلی برامامت میرسد/ازبصیرتهای رهبرشیعه دراوج خروش/سوی نابودی دشمن با شجاعت میرسد/درشکوه وحدت آن بانگ پیروزی نگر/بهرتوحیدو پرستش یک عبادت میرسد/بینی دشمن به خاک وشیعیان درافتخار/زنگ نابودی شیطان باصلابت میرس
روزهای آخرماه مبارک خوشتر است/بنده مومن سبک بال وبه دنیاسروراست/روزه داری ونمازش زمزمی سوی وصال/آسمان بندگی را اوچوشمس واختراست/دردلش حس رضایت از خداگل کرده است/عاشق پیغمبروآلش و حب حیدراست/مزدکارخیر را گیرد زسوی کردگار/جرعه نوش با ولای چشمه های کوثراست/شد سرآغاز پرستش این بهار بندگی/نقشه شیطان برایش هرکجایی ابتراست/درسحرها همنشین نام مهدی بوده است/تاظهورش منتظر برآن ولی آخراست/
این چند وقته خیلی فشار رومه .فکر میکنم اگر چیزیم بشه پدر و خواهرم چی میشن؟ یا کی به دادم میرسه؟ 
از دیروز قلبم درد میکرد.
صبح یهو خیلی شدید شد ،زنگ زدم اورژانس که سوال بپرسم و راهنمایی بده که چیکار کنم؟ آدرس گرفت آمبولانس فرستاد گفت آسپرین بخور و دراز بکش تا بیاییم!
 دو تا آقا اومدن با آمبولانس مجهز قلبی
فشارمو گرفتن و تبمو گرفتن و گفتن باید اکو بگیریم .دو تا آقا
یا اگه سختته ببریمت بیمارستان
فکر کردم دیدم اگه برم بیمارستان میبرنم جایی که عرب
قبلا هم خونده بودم وبا عباراتش آشنا بودم ولی اولین باری که ارتباط برقرار شد و من فهمیدم این عبارات چه قدر اثر گذارن، مسجد اعظم قم بود.
اون زمانی که موقع گفتن جمله: «بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی»، صدای بم گریه های اون مردی که نمیشناختمش و نمیدونستم کی هست و کجای مسجد نشسته، بلند شد، تازه حواسم جمع شد که چی میگم...
از اون به بعد موقع خوندن زیارت جامعه، طنین اون گریه ها که برام تداعی کننده گریه های مردی بود که در عمل این جمله رو پیاده کرد و و
یک جرعه‌ی می مملکتِ چین ارزد
جز باده‌ی لعل نیست در روی زمین
تلخی که هزار جانِ شیرین ارزد
خیام
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
درمان انواع سرفه ها
سرفه های معمولی
روش های درمان
متخصصین رژیم درمانی کشورمان ، جوشانده سبوس گندم را مخلوط با عسل برای درمان سرفه و زکام های سخت توصیه می کنند .
روزی 3 قاشق غذاخوری عسل بعد از غذا جهت رفع سرفه های سخت وگلو درد موثر واقع می شود .
آب پیاز یک استکان ، عسل 2 استکان ، خوب مخلوط کنید
و روزی 4 قاشق غذاخوری بعد از غذا میل نمایید جهت رفع سرفه و گرفتگی صدا موثر است .
محققین کشورمان عصاره گل ختمی را همراه با عسل برای نرم کردن سینه و تسکین سرفه
 یکی از کاخهایی که به فرمان متوکل ، خلیفه عباسی ، در نیمه نخست سده سوم بر کرانه شرقی رود دجله ساخته شد. نام این کاخ در منابع تاریخی و جغرافیایی به صورتهای مختلف چون بلکوارا (یعقوبی ، منجم)، بَزکُورا )طبری)، برکوارا (شابشتی ،  سهراب)، برکوار )شابشتی ، ثعالبی)، بزکوارا (یاقوت حموی ) و برکوان آمده است (یاقوت حموی). عواد ضبط درست آن را برکوارا به معنای لذیذ و گوارا دانسته است ، نه بزرگوارا، زیرا این واژه را ایرانیان از اسماءالله می دانستند و این ترکی
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوستتا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفسطوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
زلف او دام است و خالش دانه ان دام و منبر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشرهر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنکدردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست
گر دهد دستم کشم در دیده هم چون توتیاخاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست
 
حض
 ۲۸ فروردین سالروز شهادت دیده‌بان بسیجی شهید علی جربان 
 
قصه چاه
 
کار قبضه‌چی‌ و دیده‌بان لازم و ملزوم هم بودند اگر یکی درست کار نمی‌کرد، تلاش دیگری بی‌نتیجه بود. همین پیوندِ کاری، باعث رفاقت و پیوند دلی ما قبضه‌چی‌ها با دیده‌بان‌ها می‌شد.
   علی جربان دیده‌بان بود و من با قبضه‌های ۱۲۰ برای او آتش می‌فرستادم تا اینکه پس از چند شبانه روز خستگی و بی‌خوابی و مقابله با پاتک‌های زرهی و پیاده دشمن، جبهه آرام شد و ما به عقب برگشتیم.
   ع
آبشار زیبای دره‌ی عشق، یکی دیگر از جاذبه‌های تماشایی و شگفت‌انگیز است که در روستای «دره‌ عشق»، قرار دارد. در واقع این آبشار را می‌توان اصلی‌ترین جاذبه‌ی گردشگری طبیعی و یکی دیگر از نعمت‌های بی‌نظیر خداوند در این منطقه نامید که با قرارگیری در قلب ناحیه‌ی حفاظت‌‌شده‌ی هلن و منطقه‌ی مشایخ، منظره‌ای فوق‌العاده دیدنی و تماشایی را برای دوستداران طبیعت، ایجاد کرده است. آبشار دره عشق، دارای بلندایی بیش از ۱۰۰ متر است و با سرعتی بسیار ا
حکمتانه۳:
۱.وقتی شکوفه زدن درختان را می بینم احساس می کنم ما هم می توانیم شکوفا شویم رازش دستان همیشه رو به آسمان داشتن است.
۲. انسان هاهمه مانندچراغ برای نورافشانی درست شده اند،آنانی که تاریکند ارتباط خود را با منبع انرژی عمدا قطع کرده اند. 
۳. انسان ها مثل گیاهان زمینند در کوره حوادث خورده می شوند برخی بی هدف تبدیل به سرگین می شوند و برخی هدفدار در کنار فساد وگناه تبدیل به شیر گوارا می گردند.
۴.باید مثل نوزاد،بی توجه به پستانک های به ظاهر زیب
من عاشق نگاه غریبانه ی تو ام
من میهمان هر شب و هم خانه ی تو ام
یک شب بیا و در شب تارم قدم بزن
من که اسیر دام تو و دانه ی تو ام
جام شراب با لب تو مست میشود
یک جرعه از شراره ی پیمانه ی تو ام
من بی تو مثل جام تهی از شرابم و
بی خود که نیست عاشق و دیوانه ی تو ام
باغی پر از طراوت گلهای لاله ای
من در هوای باغ تو پروانه ی تو ام
نیلوفرانه در دل من پیچ میخوری
مردابم و برای تو کاشانه ی تو ام
در آسمان چشم تو ابری نمیشوم
من کوله بار عشقم و بر شانه ی تو ام
وقتی که باد ز
 ۲۸ فروردین سالروز شهادت دیده‌بان بسیجی شهید علی جعفری راد(جربان) 
 
قصه چاه
 
کار قبضه‌چی‌ و دیده‌بان لازم و ملزوم هم بودند اگر یکی درست کار نمی‌کرد، تلاش دیگری بی‌نتیجه بود. همین پیوندِ کاری، باعث رفاقت و پیوند دلی ما قبضه‌چی‌ها با دیده‌بان‌ها می‌شد.
   علی جربان دیده‌بان بود و من با قبضه‌های ۱۲۰ برای او آتش می‌فرستادم تا اینکه پس از چند شبانه روز خستگی و بی‌خوابی و مقابله با پاتک‌های زرهی و پیاده دشمن، جبهه آرام شد و ما به عقب بر
دستانم را حلقه می کنم دور فنجان چایی که بوی بهار می دهد...این جا کنج اتاق من...کاکتوس های رنگارنگ کنار پنجره ام لحظه لحظه جان می دهند برای دیدن باران از پشت پنجره...من و کاکتوس هایم هر دو هوس باران و بوی نا کرده ایم...دلمان گرفته و گره گشایی می خواهیم...هواسمان همچنان پی توست...پی تو که نیستی...که شاید بوی نمِ خاک های ملتهب خبری از تو بیاورند...مثل رنگین کمانی که بعد از یک بارانِ حسابی از پشت ابرها بیرون بیاید...
بیرون بیا...نگذار میان این خشکسالی ها،رس
درسینه غمی ست لیک این درد نهانوان درد که بر چهره کس نیست عیانسرتابه قدم غصه و غم مالامالتابی نبود ازاین الم درتن وجانتاکی به تمنای وصال معشوقدررنج وغم فراق ازجور زمانای صاحب گردون وسپهر وهامونرسم تو نباشد که اسیری به فغانمن مدعی ام تو خستگان رامددیعشق است وفراق دلبر وفصل خزانلبریز کنی باده می خواران رایک جرعه بده زباده شوکریانرفتم زفراق دوست من ناله کنمضحاک صفت چومردم دون زمانای آنکه زدرد عاشقان آگاهینام تو کلام مجلس اهل بیانامید دل خست
شب می بارد چای را دم کردم
گوشه ای از این اتاق کم نور کز کردم
طعم یک لذت سرد را می نوشم با چای
تکیه دادم به دیواری سرد تر
می زنم نقشی درون سر ز ماه
با دست می چینم از آسمان 
ماه را می گیرم در آغوش 
با خود می گویم
حتما این ماه می دهد گوش
آخربن جرعه را می نوشم
با خود می گویم
آه از فرق میان من و دوست
آه از فرق میان و من و ماه
می زند احساس ، پتکی بر اندیشه ی یک کام از دور
پیرمردی فرتوت و عاشق
گاه گاهی هم خرفت و بی فکر
گوشه ای از ذهن بازی می کند با خود
و زنی جل
دوباره شبو مینویسم به یاد تو تویی که دور گشته ای ز من دوباره چهار صبحخواب نمی رود به چشم خسته م قلم به دستنشسته ام کنج خاطرهطنین آن صدای عاشقانه ات نوازشی به گوش من می کند، عبور میکنم فرو می روم به عمق یک خیال خیال دیدن دوباره ی دویدنت خیال بارانفرار میکنمدور میشوم ازین جهان پر سراب پناه میبرم به قرص خواب یا که جرعه ای شراب فرار میکنم به آسمان آبی قلم مینویسم از دلم ولی نمانده طاقتم، نمیکشمباز افتادم از نفس می نویسد این قلم خودش نشسته
غزلیات حافظغزل شماره ۳۶۷فتوی پیر مغان دارم و قولیست قدیمکه حرام است می آن جا که نه یار است ندیمچاک خواهم زدن این دلق ریایی چه کنمروح را صحبت ناجنس عذابیست الیمتا مگر جرعه فشاند لب جانان بر منسال‌ها شد که منم بر در میخانه مقیممگرش خدمت دیرین من از یاد برفتای نسیم سحری یاد دهش عهد قدیمبعد صد سال اگر بر سر خاکم گذریسر برآرد ز گلم رقص کنان عظم رمیمدلبر از ما به صد امید ستد اول دلظاهرا عهد فرامش نکند خلق کریمغنچه گو تنگ دل از کار فروبسته مباشکز د
هوایِ جرعه ای از شعرهایِ تازه دم دارم
من امشب از ردیف و وزن و از مصراع بیزارم
میانِ دفتر شعرم فقط یک عـشق کم دارم ....
#محتشم_کاشا‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نی
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
دره بید روستایی در شهرستان فریدن است. نام روستا برگرفته از درخت‌های وحشی بید است که روستا را دربرگرفته است.
محل پیشین روستا در هشت کیلومتری شمال منطقه فعلی روستا بوده که ساکنین آن در یک قلعه‌ای زندگی می کردند که به واسطه برج و بارو از آن محافظت می‌شده و برای اینکه از شر دشمنان در امان باشد. این قلعه را بر روی یک تپه بناکرده بودند و به خاطر اینکه در بالای این روستا یک دره سرسبز و پر از چشمه‌های گوارا و معدنی بوده، مقداری از این آب چشمه‌ها را
بالاخره سفرمون با آقای میم تموم شد و برگشتم خونه . واقعا میم روزیِ خدا بود . چقدر با هم زود جفت و جور شدیم و چقدر هماهنگ بودیم خدا رو شکر ... با این که اون بچه تهرون بود و تهرونی صحبت می کرد و من با همون لهجه ی ترکیبی مشهدی و بجنوردی !! طریق الحسین یجمعنا ...
+ فردا پس فردا هم که ان شاالله باز می گردم به آغوش خانواده [لبخند]
+ میم میگه اصلا انتظار نداشتم که گوارا یکی مثل من باشه . می گم میم جان خب فضای مجازی همینه دیگه [لبخند]
+ دعا گوی دوستان بودیم . از دوس
پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله:
علَیکَ بِمُجالَسَةِ أهلِ الذِّکرِ، و إذا خَلَوتَ فَحَرِّک لِسانَکَ مَا استَطَعتَ بِذِکرِ اللّهِ عز و جل، و أحبِب فِی اللّهِ، و أبغِض فِی اللّهِ.
«بر تو باد همنشینى با اهل ذکر، و [این که] هرگاه تنها شدى، تا توانستى زبانت را به ذکر خداوند عز و جل بجنبان و به خاطر خدا، دوست بدار و به خاطر خدا، دشمن بدار.»
 
* تاریخ دمشق: جلد ١٣، ص ٣١٧، ح ۳۲۸۵
کیف می کنم از خواندن این کلمه : آن و آنات. معنی اش همان است که حافظ زمانی گفته بود: بنده ی طلعت آن باش که «آنی » دارد. این « آن » را داشتن از آن موهبت هاست که گهگاهی، هنوز و حتا در این همهمه و بی در و پیکری زندگی حس می کنیم اما هیچ وقت به زبانمان جاری نمی شود. یا بهتر است بگویم هنر می خواهد گفتن این آن پس از گذشتنش . عمر این آن کوتاه است و به اندازه ی دم و بازدمی بیشتر نیست. اما که باور می کند تمام زندگی را نمی شود در دمی و بازدمی دید؟ آن کس که حتا برای ی
 
چشم های تو آبی نیستوگرنه حتمادر آنها غرق می شدمسیاه نیستوگرنه حتما درآنهابه خواب می رفتمسبز نیستوگرنه حتما در آنها گم می شدمامانه دوست دارم غرق شومنه به خواب برومنه گم شوممن دوست دارمهر صبحقله ای تازه از چشم هایت رافتح کنمو هر غروبجرعه ای از آنها بنوشمبانوی چشم قهوه ای من..!"محسن حسینخانی"
 
پ.ن:
‍ تصدقت بروماصلا حواست هست کهحواسم پرتقهوهچشمهایت شدهمدام باگوشواره هایفیروزه ات بازی می کنم تاغیرت شاعرانه امقلمبه شودنگذارم از حادثهبوسه قِ
در یکی از صحنه‌های «من، دنیل بلیک» در یک بانک مواد غذایی دولتی نظام سرمایه‌داری کشور انگلستان که در آن به طبقه‌ی فرودست سهمیه‌ی مواد خوراکی اختصاص می‌یابد، مادری یکی از کنسروهای لوبیا را در گوشه‌ا‌ی بلادرنگ و به دور از چشم دیگران باز می‌کند و با ولع تمام، بی‌اراده به دهان می‌ریزد و ناگهان درهم می‌شکند. کسی که پیش از آن هرگز، گرسنگی طاقت‌فرسایش را به‌خاطر شرافت و عزت‌نفسش به‌رو نیاورده‌است.  
یکی از شوک‌آورترین و تاثیرگذارترین ص
اَللّهُمَّ ارْزُقْنى مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیِّبِ رِزْقاً واسِعاً حَلالاً طَیِّباً بَلاغاً لِلدُّنْیا وَالاْخِرَةِ صَبّاً صَبّاً هَنیئاً مَریئاً مِنْ غَیْرِ کَدٍّ وَلا مَنٍّ مِنْ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ اِلا سَعَةً مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاسْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ وَ مِنْ عَطِیَّتِکَ اَسْئَلُ وَ مِنْ یَدِکَ الْمَلاْ اَسْئَلُ
خدایا نصیبم کن از فضل گسترده ات، حلال پ
 
⚑از "قیام" تا "قیمه"؛ واقعا" هیهات منا الذله؟
محرم و عاشورا در مغز استخوان ایرانیان خانه کرده است. آن‌چنان که حتی در یک آب خوردن ساده هم رد آن پیداست؛ "سلام بر حسین تشنه‌لب، لعنت بر یزید!"
یعنی حتی بعد از نوشیدن یک جرعه آب هم بسیاری از ما آگاه یا ناخودآگاه نسبت به آن موضع می‌گیریم اما آیا ما پیرو راه "حسین بن علی" هستیم و آنچه در دهه‌ی محرم برگزار می‌کنیم نسبتی با مرام او دارد یا اسیر فرهنگ غالب شده‌ایم؟
آنچه در تاریخ آمده این است که امام حس
چه زیبای فرمود سرور عارفان عالم امام زین العابدین حضرت سجاد علیه السلام:
اللـّهُـمّ صــَلّ عَلَى مــُحَمّـدٍ وَ آلِ مـُحَـــمّدٍ،
وَ اقْــــبــِضْ عَــلَى الــــصّـــدْقِ نَــفــْسـِی،
وَ اقْــطَـــــــــعْ مـــِنَ الــدّنْــیــَا حَاجَــتِــــی،
وَ اجْعَلْ فِیمَا عِنْدَکَ رَغْبَتِی شَوْقاً إِلَى لِقَائِکَ،
وَ هَــبْ لِی صـِدْقَ الـتّـــــــوَکــّلِ عـــَلـَیْـــکَ.
بارخدایا! بر محمد و آل او درود فرست
و نفسم را بر صدق قبض کن
و
اهمیت دادن به روز جمعه:۱- جامه فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود.منزلت نماز و مقام آرامش:۲- همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می‌زد.۳-نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز می‌یافت.۴- ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می‌داشت.۵- اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می‌آمد نمازش را کوتاه می‌کرد.۶- اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می‌کرد نمازش را کوتاه می‌کرد.ه- سبک برخورد با فقرا۱- با فقرا زیاد نشست و برخاست می‌کرد و
این شرکت با افتخار اعلام می دارد محصولات خود را بصورت نقد و اقساط بدون بهره به مشتریان عزیز عرضه می نماید. دستگاه های تصفیه آب با برند های soft water  و C.C.K تولید شده با بهترین قطعات و مرغوبترین فیلترها به شما مشتریان محترم عرضه می شود تا شما هموطنان گرامی هم بتوانید از نوشیدن آب سالم و گوارا لذت ببرید.
تمامی محصولات ارایه شده با 18 ماه ضمانت بدون قید و شرط ارایه می شوند.
دستگاه ها در سه قسط بدون بهره به مشتریان عزیز ارایه می شود.
ده سال خدمات پس
کیف می کنم از خواندن این کلمه : آن و آنات. معنی اش همان است که حافظ زمانی گفته بود: بنده ی طلعت آن باش که «آنی » دارد. این « آن » را داشتن از آن موهبت هاست که گهگاهی، هنوز و حتا در این همهمه و بی در و پیکری زندگی حس می کنیم اما هیچ وقت به زبانمان جاری نمی شود. یا بهتر است بگویم هنر می خواهد گفتن این آن پس از گذشتنش . عمر این آن کوتاه است و به اندازه ی دم و بازدمی بیشتر نیست. اما که باور می کند تمام زندگی را نمی شود در دمی و بازدمی دید؟ آن کس که حتا برای ی
پکیج دستگاهی گرمایشی است که به عنوان جایگزینی برای سیستم‌های گرمایشی بکار گرفته می‌شود. پکیج دیواری در سایز کوچکتری نسبت به آبگرمکن زمینی برخوردار است و از آبگرمکن های دیواری بزرگ تر است ، که یکی از مزایای مهم کوچک بودن و فراهم کردن همزمان آب گرم و گرمایش ساختمان می‌باشد. در واقع پکیج به عنوان یک تأمین‌کننده سیستم گرمایش شوفاژها و تأمین دائمی آب گرم مورد نیاز منازل و ساختمان‌ها بکار برده می‌شود ، که در سالهای اخیر بجای شوفاژ خانه در سا
امروز 25 تیرماه سال 1398 است سه ماه از ارتباط دوباره من و حمید میگذرد ولی انگار این بار با تمامی دفعه های قبل متفاوت است . قبلها فقط در حد سلامی و حال و احوالی ولی حالا  بعد 17 سال حرفهای من و حمید بوی عشق میدهد. بوی نزدیکی بوی اغوش گرم با هم بودن . چقدر این حس و بودن در کنارش را میخواهم . منی که انتهای خط زندگی رسیده بودم حالا با بودن و نفس های حمید زندگی میکنم . حالا با این امید از خواب برمیخیزم که با او باشم برای او باشم مال او باشم . و امروز بلاخره بع

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آوَخ!